دشمني با بندگان خدا بدترين توشه آخرت
|
بنام خدا بدترين توشه آخرت |
|
بِئْس الزّادُ اِلَی المَعادِ اَلعُدْوان عَلی العِبادِ دشمنی با بندگان خدا، چه بد توشه ای برای آخرت انسان است!!
سعادت اخروی و حيات جاودانی بهشت را بدون زاد و توشه نمی توان بدست آورد. اين دعوت و دستور صريح خداوند است كه: «برای خود توشه برگيريد، كه بهترين توشه ها تقوی است» و به همين جهت كسانی كه گمان می كنند بدون فراهم كردن زاد و توشه و مجاهدت و تلاش برای بدست آوردن آن، می توان به رضايت الهی و بهشت جاودان دست يافت در گمراهی آشكاری بسر می برند. آری! بهشت را به بها دهند نه بهانه، گرچه خداوند عطوف و مهربان، با رحمت واسعه خود و مغفرت شامله اش، تلاش و توشه ناقص ولی خالص بندگان خود را، بهانه ای برای بهشتی كردن آنان قرارمی دهد! همانطور كه زاد و توشه آخرت را بايد از راههای مختلف كسب كرد، برخی امور هم «توشه منفی» تلقی می شوند و به عنوان باری سنگين بر دوش انسان قرار می گيرند كه ملازم و همراه با انسان، تا عالم محشر و رسيدگی نهايی به پرونده اعمال، موجب خسران و بدبختی انسان می گردند. از طرفی يكی از بهترين زاد و توشه آخرت، خدمت به خلق خدا البته در راه خدا است. اگرچه، غير از خدمت به خلق، عبادت های بزرگ و موثرديگری هم وجود دارد و عبادت، منحصر در خدمت به خلق نمی شود، ولی قطعاً يكی از بهترين عبادات، برآوردن حاجت ها و نيازهای مردمان و حل مشكلات آنان، به خصوص مومنان و محرومان است، خدمتی كه در راه خدا باشد و انگيزه های دنيوی آن را آلوده نكرده باشد. دستگيری از مستمندان، آموزش و تربيت علمی و دينی و اخلاقی مردم، رسيدگی به مشكلات جامعه، ارائه خدمات درمانی و بهداشتی و رفاهی به نيازمندان، به عهده گرفتن اداره امور جامعه و تدبير و تلاش برای حسن جريان امور، و بالاخره آنچه در عنوان كلی «خدمت به خلق خدا» می گنجد، اگر به انگيزه الهی و برای جلب رضای خالق انجام شود، يكی از بهترين و مهم ترين عبادات است كه در روايات اسلامی بدان تاكيد شده است. از طرف ديگر دشمنی با بندگان خدا، زيان وارد كردن به آنان، اذيت وآزار مردم، شكستن دل بيگناه، مشكل تراشی برای جامعه، ايجاد انحراففكری و اخلاقی، اشاعه و ترويج فساد و فحشاء و هر آنچه برای سعادت مردم در زندگی مادی و حيات اخروی زيان و ضرر دارد، از بدترين توشه های آخرت است. به همين جهت برعهده داشتن «حقالناس» و عدم ادای آن، مشكل تر از عدم ادای «حقالله» شمرده شده است. از نظر اسلام، علّت عمده گرفتاری خلايق در عالَم محشر و عرصه حسابرسی نهايی، ناشی از حقوقمردمان است كه به خوبی اداء نشده است. «بندگان خدا» به عنوان آفريده خداوند متعال كه برای رشد و تعالی و تربيت آفريده شده اند، دارای حقوق خاصی هستند كه تجاوز به آن گناه تلقی می شود. كرامت نوع انسان از ديدگاه اسلام، منشا حقوق انسانی برای هر فردی از نوع بشر است. از نظر اسلام، در موارد خاصی هم كه جريمه ها و مجازات هايی برای تخلفات و جرايم مجرمان و متخلفان پيش بينی شده، نه به انگيزه انتقام جويی يا دشمنی با فردی از نوع بشر، بلكه برای اصلاح جامعه و فرد است و حتی همان مجرمان و متخلفان را فراتر از حدود الهی و مقررات اسلامی نمی توان مورد مجازات قرار داد. اساساً حكمت احكام قضايی و جزايی اسلام و مقرراتی از قبيل حدود، ديات، تعزيرات، قصاص و مانند آن، دوستی بندگان خدا، خدمت به جامعه، اصلاح افراد متخلّف، پيشگيری از رشد جرايم و جلوگيری از گسترش عوامل مضر سعادت انسان ها است. انسان مومن حقيقی، حتی در برخورد با كفّار و تبهكاران، هيچ دشمنی و خصومت شخصی با آنان احساس نمی كند و هرگز اجرای احكام الهی را در مورد آنان، از روی كينه توزی شخصی يا انگيزه های انتقام جويانه انجام نمی دهد، بلكه اجرای حدود الهی را بر آنان، خدمت به خودِ مجرمان و نيز خدمت به جامعه تلقی می كند. پس دشمنی با بندگان خدا هيچ جايی در نگرش اسلام به فرد وجامعه ندارد و به عنوان گناهی بزرگ شمرده می شود كه حتی مانع استجابت دعا و قبول اعمال عبادی فرد می گردد. حتی آنچه از ديدگاه حقوق طبيعی و نگرش غيرالهی به حقوق انسان ها، تخلف تلقی نمی شود، از ديدگاه اسلام گناه و معصيت شمرده می شود. سخن چينی، غيبت، تهمت، تجسّس در رفتار مردم و... مصاديقی از گناه است كه در كتاب حكمت الهی، به صراحت از آنها منع شده و همين امور، مواردی از نقض حقوق مسلمانان تلقی می گردد. آنچه برای يك مسلمان وظيفه ای مهّم بشمار مي رود، خيرخواهی برای همه مردمان است. نه تنها خيرخواهی برای خويشان و نزديكان، همسايه ها و همكاران، همكيشان و هموطنان، بلكه خيرخواهی برای نوع بشر. نيكی كردن به آنان و حل مشكلات انسان ها در حد توان و امكان، وظيفه يك مسلمان است. پس بدخواهی برای ديگران، كينه توزی و دشمنی با آنان و خصومت بامردم، بدترين و يا يكی از بدترين توشه های آخرت است كه سعادت آينده انسان و حيات تكاملی وی را در معرض خطر قرار می دهد. پيامبر اسلام (ص) كه برای همه عالمين، رحمت و رافت و عطوفت است، الگو و اسوه مسلمانان است كه برای همه مردمان ـ از هر كيش و مسلك و قوم و ملت و نژادی ـ خيرخواه و منشا خدمت باشند و هرگز با هيچكس احساس عداوت و خصومت شخصی نداشته باشند. آری! پيامبر اكرم (ص) در دعوت ديگران به اسلام و در جنگ و جهاد خود با دشمنان اسلام نيز انگيزه هدايت گری و رحمت گستری داشت و از سر دوستی و محبت به آنان وخدمت به حيات ابدی و حقيقی شان آنان را به اسلام فرا می خواند و يا با آنان به جنگ و جهاد می پرداخت، نه برای گسترش قدرت سياسی يا كشورگشايی و استثمار و استعمار مردمان و تامين منافع شخصی، گروهی، ملی يا حتّی مذهبی! و بزرگ ترين غم مردان بزرگ ـ كه پيامبر اكرم (ص) را اسوة خودمی دانستند ـ دوری مردمان زمانشان از صراط مستقيم و انحراف آنان از مسير هدايت و كمال بوده كه با انگيزه الهی دوستی با بندگان خدا، برای آنان مطرح بوده است! ... و هم امروز هم برای هر مسلمان حقيقی، كه خواهان پيوند با امام علی(ع) ـ پيشروترين پيرو حقيقی پيامبر اكرم (ص) و پيشوای مومنين و متقين ـباشد، پرهيز از خصومت و دشمنی با بندگان خدا و تلاش برای خدمت به انسان ها در راه خدا، از مهم ترين سرمشقها شمرده می شود، زيرا هم او هشدار داده است كه: «چه بد توشه ای است برای آخرت انسان، دشمنی با بندگان خدا.»
|