زندگی حقيقی درمرگ پيروزمندانه
|
مرگ و زندگی |
|
فَالمَوت فی حَياتِكُم مَقهُورين وَالحَياة فی مَوتِكُم قاهِرين مرگ حقيقی در زندگی همراه با شكست شما است و زندگی حقيقی درمرگ پيروزمندانه تان است.
در عرصه نبرد نيروهای حق با نيروهای باطل و در رويارويی جبهه اسلام با جبهه كفر، چه هدفی مهم است و بايد دنبال شود؟ آيا زنده ماندن نيروها يا پيروزی حق؟ اگر پيروزی حق مسلتزم جان باختن و شهادت نيروها باشد كدام يك را بر ديگری بايد ترجيح داد؟ اگر زنده ماندن نيروها موجب شكست جبهه حق گردد، كدام يك مقدم است؟! امام قلم و شمشير، رهبر نور و هدايت، هم او كه حقّ در پيروی از او حقانيت يافته است، خطاب به يارانش معنی حقيقی مرگ و حيات را ترسيم می كند. از ديدگاه امام علی(ع)، زندگی حقيقی با زندگی حيوانی و ظاهری متفاوت است. اگر در عرصه نبرد حق و باطل نيروهای حق شكست خورده و درهم پيچيده زنده بمانند، اين زنده ماندن در حقيقت مرگ است، زيرا با سلطه باطل و زير عَلم كفر زنده بودن و نَفَس كشيدن چه ارزشی دارد؟ آنچه برای يك پيروِ حقيقی علی(ع) اصل است، آرمان ايمانی و هدف متعالی الهی است كه سرافراز و پيروز بماند و در اين صورت كشته شدن و جان باختن نه تنها«مرگ» نيست كه «حيات حقيقی» است. پس حيات و زندگی حقيقی، در مرگ پيروزمندانه است. هنگامی كه اين كلام مولی را می بينيم، بايد درك و دريافت خودمان را درباره زندگی و مرگ تصحيح كنيم. زندگی و حيات، دو گونه است: يكی زندگی ظاهری و حيات حيوانی كه همان نفس كشيدن و خوردن و خوابيدن و ادامه حركت های طبيعی يك موجود زنده است. در اين معنی از زندگی، زندگی در همان سطح زندگی ساير حيوانات تعريف می شود. علايم زنده بودن همان علايم زنده بودن هر موجود جانداری است. تعريف ديگر زندگی، زندگی و حيات معنوی است. حياتی كه خاص «انسان» است و برای حيوانات و ساير جانداران معنی و مفهومی ندارد. در اين تعريف، ملاك زنده بودن، حركت و دوام هدف و آرمان زندگی انسانی است. يك انسان متعالی برای چه هدفی زندگی می كند؟ برای خوردن و خوابيدن و پوشيدن و كاركردن و تفريح كردن؟! يا اينها همه مقدمه است برای تربيت شدن و به سعادت جاودانه نائل آمدن؟ از نظر يك انسان تعالی جو، زندگی حيوانی، يك وسيله و زمينه است، وسيله ای كه اگر بتوان با آن به سعادت ابدی نائل شد، وسيله ای ارزشمند است وگرنه ارزش مستقلی نخواهد داشت. به همين جهت در دعای امام سجاد(ع) می خوانيم كه: «خدايا! تا هنگامی كه زندگی من در مسير طاعت و عبادت تو سپری می شود، عمر مرا طولانی كن و هنگامی كه حيات و زندگی من عرصه فرمانروايی شيطان و غير از مسيرِ طاعت و عبادت تو گردد، عمر مرا پايان بخش!» از اين ديدگاه، حيات و زندگی يك انسان مومن پيرو مكتب علی(ع)، تاوقتی برای دوام و بقای «حق» و دفاع از دين خدا ادامه می يابد زندگی حقيقی است. ولی هنگامی كه اين زنده ماندن، به قيمت شكست مكتب و مرام حق تمام شود ديگر چه رجحانی خواهد داشت؟ اگر حيات و زندگی را از سطح تعريف معمولی و حيوانی و طبيعی حيات و زندگی برتر ببينيم، درمی يابيم كه اين حيات، حقيقتاً در مرگ شرافتمندانه و پيروزمندانه بدست می آيد، و هر مرگی كه «شهادت در راه خدا» باشد، مرگی پيروزمندانه است: هم پيروزی شخص شهيد و هم پيروزی مكتب و هدف ِالهی. شخص شهيد، با جان باختن در راه خدا نه تنها چيزی از دست نمی دهد، كه حيات جاودان و رزق الهی را به دست خواهد آورد و در عالم كمال و عروج خود، يارانش را نيز مژده وصل می دهد كه در اين مقام و منزلت، رزق و رضوان الهی نصيب می گردد! به همين جهت است كه امام عاشقان و واصلان، علی بن ابيطالب(ع)، بارها و بارها آرزوی شهادت می كند و شهادت را كرامتی الهی تلقی می نمايد و پس از رسيدن به آرزوی خويش، خود را نيكبخت و پيروز و كامروا می داند! و از همين روی، مرگ در بستر برای اوليای خدا مطلوب نيست و سالار شهيدان، صحنه عاشورا را نه صحنه فداكاری، كه صحنه عشقبازی و عرصه وصل به معشوق می بيند. پس حيات حقيقی شهيد و پيروزی او، در مرگ در راه خدا است. ... و نيز پيروزی مكتب الهی، نتيجه ديگر مرگ و جان باختن شهيد است. خون سرخ شهيد فی سبيل الله، همواره چراغ فروزانی است كه راه آيندگان رابرای رهروی در راه خدا، روشن و تابناك می كند. حيات و زندگی جاودانه ر اه حق، ثمره قطعی و ميوه شيرين شهادت ها و ايثارها و مجاهدت هايی است كه رهبران و رهروان اين راه، مبذول داشته اند. اگر مكتب پيامبر اكرم (ص) هنوز زنده و راست قامت است، به خاطر شهادت رادمردان و مومنان مخلصی است كه از صدر اسلام تاكنون در اين راه جان باخته اند و البته جانی تازه وكامل دريافته اند! اگر عاشورا نبود آيا باز هم از اسلام ناب محمدی (ص) چيزی باقی مانده بود؟! آری، كلام اميرمومنان(ع) اين حقيقت عميق و گرانمايه را به ما گوشزدمی كند كه اگر زبونانه و حقيرانه در برابر باطل، ذلت و ننگ شكست را پذيرفتيد و زندگی حيوانی و طبيعی خود را بر اعتلای مكتب و هدف ترجيح داديد و زندگی چند روزه دنيا را در برابر مرگ در راه خدا برگزيديد، دچارمرگ و نابودی حقيقی شده ايد. اما اگر شجاعانه و مردانه در برابر دشمن ايستاديد و از مرزهای ايمان و شرف خود دفاع كرديد و در اين راه پرافتخار، به حيات ابدی دست يافتيد و زندگی چند روزه دنيا را از دست داديد، اين ازدست دادن حيات حيوانی، هرگز نبايد مرگ و نابودی تلقی شود بلكه همان حيات حقيقی و راستين است! ديدگاه ماده گرايانه بشری البته اين منطق را نمی پذيرد، زيرا همه هستی خود را در همين چارچوب تنگ طبيعت و زندگی حيوانی خلاصه كرده است. از ديدگاه ماده گرايانه حيوانی، جنگ ها و مبارزات برای غلبه در حكومت و كشور گشايی و دست يافتن به منابع و منافع جديد است، كه بايد صَرفِ همين زندگی دنيوی گردد. ولی از ديدگاه الهی و معنوی امام علی(ع)، مبارزات و مجاهدت های مردان خدا، برای زنده نگه داشتن «كلمة الله» و روشن كردن راه مردمان به سوی تعالی و سعادت است. از ميان برداشتن عوامل مزاحم سعادت انسان ها و از بين بردن حصارها و غل و زنجيرهای بسته به دست و پای حيات معنوی بشريت، هدف اصلی از جهاد و دفاع جبهه حق است! پس از اين منظرِ متعالی، حيات حيوانی بايد قربانی حيات معنوی و برتر گردد و هرگز برای حفظ ابزار و وسيله نبايد هدف را قربانی كرد! آری! زندگی حقيقی در مرگ شرافتمندانه و پيروزمندانه شما است و مرگ حقيقی در زنده ماندن زبونانه وذلت بار! ... و مباد كه جامعه پيرو علی(ع)، از اين راه علی(ع) فاصله گيرد... و آنچنان باد كه گام های بلندتری برای پيوند بيشتر با امام و مقتدايش بردارد. ان شاءاللّه.
|