مظلوميت تاريخ و فرهنگ لر زبانان در صدا و سيما
بنام خدا
بعد از ظلم آشكار به سردار اسعد از ناحيه صدا و سيما و انزجار قوم بختياري و لرزبانان متاسفانه صدا و سيما وقعي به فرهنگ وگذشته و تاريخ اين قوم پرداخته نمي شود و جاي بسي نگراني دارد كه نيازمند بررسي و تجديد نظر از ناحيه مسئولين و دست اندركاران اين بخش مي باشد
شبکه های استانی با بار منت گران برای اقوام مختلف ایجاد شده اند اما با همان شیوه و زبان شبکه های سراسری فعالیت می کنند و تنها زمانی که لازم است نقش افراد کم اطلاع، به دور از فرهنگ و خشن را ایفا نمایند به یاد اقوام ایرانی می افتند.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی بی رقیب ترین، پر هزینه ترین و پر نفوذترین سازمان رسانه ای کشور است. تا به حال کسی ندیده است این رسانهی از نهُ دولت آزاد، یک روز توقیف شود یا نویسنده و سردبیری از آن بازداشت شود! در حالی که حتی اصول سازمانی خود را هم نادیده می گیرد.
به عنوان مثال در حالی که شبکه های محلی با بار منت گران برای اقوام و استانهای مختلف ایجاد شده اند اما با همان شیوه و زبان شبکههای سراسری فعالیت می کنند و در لابلای برنامههای سراسری و محلی تنها زمانی که لازم است نقش افراد کم اطلاع، به دور از فرهنگ و خشن را ایفا نمایند به یاد اقوام ایرانی می افتند و با لهجهی لری یا آذری نقش آفرینی می کنند!
البته آذری زبانها به برکت حضورشان در ارکان حاکمیت کمتر مورد اهانت قرار می گیرند. نمونه ای از گستاخی این رسانه و مایه شرمساری مسؤولین و نمایندگان لرستان که بی خیال قضیه اند آنجاست که علاوه بر زنده ها، مرده های ما مورد اهانت قرار می گیرند. به عنوان نمونه قربلانیان حادثه فروریختن ساختمان سعادت آباد که همگی از اهالی کوهدشت بودند (و به استناد قرآن کریم شهیدانی هستند که هیچ شبهه ای در کرامت انها وجود ندارد) و نه تنها کسی حق اهانت به آنها را ندارد بلکه همواره نکوداشت آنها باید الگوی تلاش شرافتمندانه در این برهه از زمان باشد که مدعی ترین آدمها برای لقمه ای نان هر لحظه در معرض آمیختن حلال و حرام به همدیگرند.
اما صدا و سیما در مورد آنها و هزاران انسان شبیه آنها که از ابتدای زندگی تا لحظه خاک سپاری مظلوم بوده اند و مظلوم مرده اند برنامه ای در خور شأن آنها تولید نکرد و مرگشان به اندازه قرار داد یک فوتبالیست یا وعده واردات مرغ مورد کنکاش قرار نگرفت و هرچه بود فریاد وامصیبتا بر مدیریت شهری و امداد رسانی شهر تهران بود نه افسوس از کوچ مزمن و اوارگی تامل برانگیز لرستانیها!
حالا هم مصیبت ما سوژه برنامه های طنز و تبلیغات شبکه های مختلف قرار گرفته است. هنوز خون شیون سرخاب گونه مادران داغ دیده این دیار بود که صدا و سیما با ساخت انیمیشن با موضوع ایمنی و کار به سفارش سازمان تامین اجتماعی آشکارا به مرده و زنده ی ما اهانت نمود. در آن انیمیشن که برداشتی از حادثه سعادت آباد بود مهندس ناظر که شاید سمبل مسولان هم باشد در هیبت یک تحصیل کرده دلسوز کاردان و با شخصیت عالی ظاهر می شود و کارگر قربانی فردی ساده کم عقل با سبیلهای کلفت و عباراتی جاهلانه!
اخیرا هم در برنامه «جمعهی ایران» (مورخ 22 شهریور 1387) رادیو در قالب نمایش طنز اگرچه گوشه ای از مظلومیت کارگران در لحظاتی قبل از حادثه با اشاره به خوراک ساده آنها بیان شد اما پخش ترانه دایه دایه با صدای یکی از کارگران نمایش با لهجه ای مسخره و در شأن یک انسان لاابالی بازهم توهین آمیز بود حال آنکه هنرمندان جمعه ی ایرانی می توانند حتی ترانه های عشقی و عاشقی را زیبا تر از خوانندگان اصلی تقلید نمایند. اما نوبت به دایه دایه و کارگر لر که رسید قانون عوض شد و هنرمندان بی هنر شدند.
دایه دایه همان ترانه ای است که روزی هر رزمنده ایرانی آنرا بهتر از لر زبانان می خواند و مهمترین آوای تبلیغی برای تشویق جوانان به حضور در جبهه ها بود. اما متاسفانه حاکمان فرهنگی لرستان بعد از جنگ نخواسته اند از میان انبوه آثار فرهنگی قوم لر اثری باب روز معرفی نمایند و هنوز هم اگر کنفرانس صلح و گفتگو در لرستان برگزار شود و مجری اش همین مسولین فرهنگی باشند بی هیچ تناسبی در افتتاحیه اش دایه دایه را پخش می کنند تا ثابت نمایند همه ی اعتقاد و هنر لر ستایش جنگ است و اسلحه.
راستی چرا صدا و سیمای مراكز استهانهاي لر نشين به جای دایه دایه که در زمان و مکان خاص خود از افتخارات همه ی ما می باشد در زمان فعلی آثار مسعود بختياري و ملك مسعودي و ديدار محمدي و در لرستان (مه صداته مئ شناسم) (کله باد) و (دلم تنگه) آقای رحمان پور، (گلونی) آقای آشتیانی (زیارت) آقای اسکینی و (داللکه) اقای علی پور که هرکدام وصف یا نیاز زمان حال می باشند را برجسته نمی کند تا ایرانی بداند که لرها در هر زمینه صاحب هنر است نه فقط جنگ!
برنامه جمعه ایرانی که مقصر کردن کارگران را نقد می کرد خود خالی از نقد نبود. به روال معمول این برنامه هر وقت به مسأله ای هم چون گرانی تخم مرغ، یا تاخیر پرواز هواپیما می پردازد برای آن که خاطر مبارکی آزرده نشود ابتدا با چند جمله ی کاملا جدی مسئله را توضیح می دهند اما باز نوبت به ما که می رسد اندیشه و تامل را لازم ندانستند!