زندگینامه دلشاد جهانبخشی کاندیدای حوزه اردل کوهرنگ وفارسان کیار
الهم انی اسئلک به بسم الله مدبرالامور
((زندگی نامه))
با صلوات بر محمد و ال محمد و اظهار صادقانه کلام قدسی نحمد علی ما کان و نستعین من امر نا علی ما یکون از گذشته خود از خداوند متعال شاکریم و از آینده از او استعانت می جویم ، اینجانب دلشاد جهانبخشی هلیسادی در سال 1350 در روستای ده کهنه هلیساد از توابع بخش میانکوه اردل در خانواده عشایری و روستایی


متولد و تحت زعامت خانواده مهربان روستایی و کشاورز زاده باتحمل مرارت و سختی ها و کاستی ها به لطف نعمت انقلاب اسلامی در مقاطع ابتدایی و راهنمایی در روستا ده کهنه هلیساد ادامه تحصیل داده و در ایام فراغت از تحصیل همچون هم روستایی های عزیز درمشاغل کارگری

و کشاورزی در استان اصفهان و گندمان و بروجن مایحتاج زندگی خانوادگی خود و سایر فرزندان کوچک خانواده ام را تامین می کردم


با راهنمایی برادران جهادگر آقای قوام نوذری و علی یزدانی و محمود قیصری محمد شهبازی از بچه های اول جهاد سازندگی وارد دبیرستان جهاد سازندگی بروجن شده و از ناحیه برادران جهادگر در مرکز استان سید رسول حسینی و مرحوم علی محمد قادری و سلطانمحمد حسینی و عبدالرحمن معتمدی حاج رحیمی –مهرداد همتیان –جهانبخش امیر خانی و آقا تیمور و آقا هوشنگ تشکر می نمایم مرا مورد حمایت و راهنمایی خودشان قرار دادند ؛و دوران تحصیلی خود رادر مقطع تحصیلی متوسطه در رشته علوم تجربی را درجهاد سازندگی گذراندم و در جهاد کشاورزی شهرستان اردل در مناطق محروم شهرستان اردل _ دورک اناری ، دیناران ، چهراز ،جغدو،لیرابی ،شیخ محمود ،رستم آباد ،مناطق رووربه کمک سایر جهاد گران عزیز در احداث مدارس و غسالخانه و جاده سازی و برق کشی و تامین آب آشامیدنی ارائه خدمات جهاد گونه به مردم شریف شهرستان اردل می نموده
.علی الحال بهترین دوران گذر عمرم را در خدمت مردم مستضعف و محروم که چشم و امید شان به جهاد سازندگی بود گذراند و شادی و شعوف و نهایت خلوص مردم را از عملکرد جهاد گران می دیدم و جهاد سازدگی تنها نهادی بود که اعتماد مردم را به نظام و انقلاب صد چندان می کرد علاوه بر یک نهاد انقلابی در خدمات رسانی صادقانه و متواضعانه و مودبانه به مردم سفیر فرهنگی انقلاب در روستاها بوده که کانون اعتقاد و فرهنگ جهادی باعث پرورش نیروهایی خدوم در سطح کشور را حاصل گشته و این توفیق هم نصیب اینجانب گردیدکه تحت حمایت این نهاد ارزشمند مشغول به خدمت گردم .
و در مسیر زندگیم توانسته باشم در مقاطع مختلف دانشگاهی در رشته حسابداری ادامه تحصیل و در مقطع کارشناسی مدیریت برنامه ریزی و کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای ادامه تحصیل داشتم که ما روزی آرزوی داشتیم کارمند دولتی بشویم ولی نهایت لطف الهی و زعامت نظام مقدس جمهوری اسلامی و با توکل و توسل به ائمه اطهار وتواضع ومهربانی خود توانسته ام در مشاغل مختلف مدیریتی مشغول منشا خدماتی به نظام و انقلاب گردم که نعمت انقلاب اسلامی تسلسل عزت محرومین و مستضعفان را فاعل گشته و امروز جهت جبران، این توفیق با تمام وجودم قدمم ، قلمم ، عرضم را در راستای خدمت به این نظام والایی
و مردم مسلمان کشور و استان و منطقه محروم خود عرضه خواهم نمود.
الف :سابقه خدمتی
1_ مسئول تدارکات و امور ساختمان و امورات حسابداری درجهاد سازندگی اردل
2_ عضو و مسئول هسته گزینش سازمان جهاد کشاورزی استان و ادارات منابع طبیعی ، عشایر ، دامپزشکی ، شیلات ، آب و خاک
3_ هفت سال عضو گزینش منطقه 3 کشور
4_ انجام گزینش نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه ها ، دیوان محاسبات استان ، وزارت رفاه، اداه کل میراث فرهنگی ، اداه کل خدمات درمانی ، سازمان پایانه ها وحمل نقل، محیط زیست استان ، اداه کل ثبت و املاک استان ،در جذب نیرو های صالح و شایسته ، ارائه خدمت بنماییم
5_ قائم مقام معاونت توسعه و پشتیبانی نیروی انسانی سازمان جهاد کشاورزی
6_ مدیریت پشتیبانی امور دام استان
7_ شورای مرکزی عدالت طلبان کشور
8_ عضو کمیته انظباطی دانشگاه آزاد اسلامی شهرکرد
9_ جهاد گر نمونه و گزینش برتر کشور
10_ ارائه مقاله برتر در بحث فرهنگ جهادی در مشهد مقدس
11_ ارائه چشم انداز بیست ساله گزینش کشور در اجلاس سران کنفرانس اسلامی
12_مدیر عامل کانون جهاد گران سازندگی استان
13- عضو کانون جهاد گران کشور .
14-رئیس باشگاه ورزشی اتحاد استان
ب :روحیات و خصوصیات اخلاقی
به علت توفیق برخورداری از روحیه مردم داری خصوصاٌ طبقه محروم و مستضعف جامعه که در دوران کودکی ام این محرومیت های را لمس کرده ام و روحیه مسئولیت پذیری بدون ملاحظه کاری در اجرای عدالت و سلامت کاری و اداری و پیگیری مستمر تا حصول نتیجه صراحت لهجه به حق بطوریکه گاهاٌ در عرف اجتماعی و دینی این باور غلط است ولی من بارها گفتم و می گویم اگر راست بگویم از خیلی های می ترسم و اگر دروغ بگویم از خدا می ترسم ولی بدون غرض و صادقانه و شجاعانه همیشه حقیقتها و واقعیتها را بیان می کنم و هیچ وقت حقیقت ها را فدای مصلحت نکرده و نخواهم کرد و در این مسیر هم ابتدا به زحمت افتادم و خدا می داند که در ادامه این مسیر اظهار عقیده به حق توفیق هایی کسب نموده ام از طرفی اضطراب و نگرانی مداومم از فرصت سوزی مدیران محافظه کار که محرومیت را بر گردن مردم فزونی بخشیده اند و با آمارهای غلط برای حفظ بقا خودشان مصداق این شعر زیبا هستند (کاری بکن که بماند نه کاری بکن که بمانی ) باعث پس رفت جامعه و با آراستگی کاذب و ظاهر آرام و تطبیقی ،محرومیت چندساله آینده ما وفرزندانمان راامضاء کرده ومی کنند وگاهی با هیمنه کاذب سیاسی خودشان درمنصب های مختلف قرار گرفته اند وبه جای خدمت صادقانه باقشری گری ،رفیق بازی وسیاست بازی ،شیرینی نظام وانقلاب اسلامی که ثمره هزاران خون شهید ومهاجرت،ومرارت ها وجانبازی
وصبر اعظم خانواده های شهدا بوده اند درکام مردم مسلمان تلخ کرده اند وبا اختلاف افکنی فرصت سوزی نموده اند علی الخصوص فرهنگ خدمت درحوزه انتخاباتی ما به فرهنگ سیاسی کاری و سیاسی بازی مبدل گشته است وفقرومحرومیت وعیالواری ومهاجرت را برای مردم انقلابی و معتقد به نظام وهمیشه در صحنه به ارمغان آورده اندو فقر تحمیلی را به منطقه تزریق کرده اند و کلیه نیرو های توانمند و تعهد را در یک بازار آشفته سیاسی با (دفع حداکثری و جذب حداقلی)سرگردان نموده اندبطوریکه در چند سال آینده منطقه از نیرو های با استعداد و فعال بعلت بازنشستگی خالی
نخبه کشی
ومنفعت طلبی برای حال و فرصت سوزی برای ایندگان
گشته و جبران این مافات و رفع فقر تحمیلی بسادگی تحقق پیدا نخواهد کرد بقول فرد کشاورز زاده روشن ضمیر اظهار داشته تا 40الی 50 سال سن داشته ام بچه بزرگ می کردم حالا که 60 الی 70 سال سن دارم بعلت بیکاری مرد بزرگ می کنم .اما گروهی هنرمند باشخصیت نیمه شفاف ولی زیرک و هوشمند که در شادی و بیماری وسختی و غم مردم در مراسمات هفته و چله ها حضور ندارند و با پیام های صوری و تصنعی از راه دورفقط مراودت سیاسی با مردم دارند نه مراودت عاطفی ودائمی و با زندگی برخوردار که فرزندانشان در آسایش و فراغت خوش زندگی بسر می برند و در استان هیچ گونه سابقه زندگی و سکونتی نداشته و ندارند وسردی و گرمی استان را نچشیده اند و با شعار های مختلفی واهداف زیاد طلبی با معلوماتی از اطلاعات انباشته سیاسی با آرامش و روزنامه خوانی در دکه های شهر فارغ از تجربه کاری و شناخت استعداد های بومی و باهژمون کاذب و بانگاه بالا به پایین بصورت غیر مترقبه پا به عرصه سیاسی گذاشته اند و فضای مهربانی وابستگی و عاطفه ای مردم را مخدوش و جامعه آرام را دمیج و تحت فرهنگ سیاسی کاذب خودشان قرار داده اند مثل زمان ملی شدن صنعت نفت گروهی جهت حفظ منافع خودشان از اعتقادات مردم سو استفاده می کردند و باشعار (توکه مهر علی من دلت ،نفت ملی سی چنته، تو که مهر علی من دلت ،گاو و گور(توسعه) سی چنته ) وامروز هم گروهی با قالب سیاسی با شعار جدید به صورت مجازی و سوء استفاده از نعمت ولایت در جهت ارضای منافع سیاسی خودشان( توکه مهر علی منه دلت توسعه سی چنته )و درعمل فاقد کار کرد گرایی فقط با شعار مردم فریب از اعتقادات مردم البرز نشین شدند تا زمانی که منافعشان تامین می شود دم از رهبری و نظام میزنند ، رهبر معظم انقلاب خودش مبلغ خودش می باشد

و مبلغ نمی خواهد بلکه مقلد می خواهد معظم له نیز در تمام ادوار گذشته در بحث وحدت ،وحدت ،انسجام ملی و اسلامی ، بصیرت و رفع فقر و تبعیض و محرومیت بیاناتی داشتند در راستای نگرانی مقام معظم رهبری چه گره هایی را در استان ما باز کرده اند که در مدیریت سیاسی آنان زندگی مردم انقلابی دست خوش توسعه امید آفرین قرار نگرفته است و حتی وکلای گذشته هم که از وضعیت مالی مناسبی برخوردار شدند نیامدند در استان یک کارخانه ای احداث بکنند و زمینه شغلی را برای مناطق محروم خودشان فراهم سازند گرفتند و رفتند و دیگر برنگشتند ای کاش آنان مثل مدیر کارخانه آب معدنی شلمزار ، مدیر برفاب استان و مدیر مرغداری صنعتی شهرکرد از اصفهان و تهران به استان آمده اند و بیش از 3000 نفر از قشر کارگر استان رامشغول به خدمت می کردند و سرمایه گذاری می کردند و مردم هم به پاس این مهربانی و گره گشایی صد قدم جلوتر ابراز محبت می نمایند .فعلاٌ مامانده ایم و منطقه ای محروم و عیالواری مهاجر ( پرو توری ) منتظر توسعه که به لطف الهی در دولت نهم و دهم بانگاه فراجناحی و اعتقادی و تکلیفی و باروحیه مهربانی و مردم داری و ارزش مداری بیش از دول گذشته منشا خیر و برکت برای استان شده اند ولی متاسفانه مسئولین استان و البرز نشینان تهران هم نتوانسته اند از این فرصت خوب دولت نهم و دهم به نفع مردم استان تلاش بکنند که انشاء الله با برنامه های تجربی و علمی و الگویی و همه جانبه و مدون و بااستعداد بومی سهل الوصول در آتی ارائه خواهد شد 1- چرا بودجه شهر کاشان و دلیجان به اندازه بودجه استان در این دولت مهر ورز بیشتر است 2-چرا چربی شتر و خاک قرمز یزد از آب گوارای کوهرنگ و شلمزار و آبسرده و سرخون و سبزکوه گران تر است 3-چرا خیاطان سیاسی کار قد و قواره فرزندان و پدران را به یک اندازه بر تنشان دوخته اند.
ج :
لذا اینجانب بر اساس تشویق و ایجاد انگیزه توسط دوستان ارزشی در تهران که نکته بسیار تکان دهنده ای را به اینجانب متذکر شده اند به این معنی که فرمودند در استانهای چهار محال و بختیاری ، ایلام ، کهکیلویه و بویر احمد ، زنجان ، اردبیل ، لرستان ، کردستان،اکثر نیرو های فعال سیاسی ، تلاش می کنند این ببینند و آن نبینند، شایعه می کندد چنان شد و چنین تا یک پست مدیریتی در کلان کشور بگیرند حداقل طی 4 سالی حدوداٌ30 الی 40 میلیون حقوق و مزایای دریافت بکنند سر جمع مثلاٌ نیرو های چهار محال ده 10 معاون وزیر و استاندار داشته باشند می شود یک میلیارد تومان فقط منافع فردی کسب کرده اند ولی ما تلاش می کنیم بیش از 500 میلیارد بودجه برای توسعه استان خودمان ببریم که منافع جمعی است که این انگیزه برای اینجانب ایجاد شد و وارد عرصه انتخابات بشوم هم از پتانسیل اخلاقی خودم که دلسوز و مهربان و پیگیر هستم و هم از پتانسیل جهاد کشاورزی که استان 85 درصد زمینه توسعه کشاورزی دارد و مطلع هستم و هم از پتانسیل روستایی بودند که جزء منطقه محروم هستم و بیش از 40 سال در استان ساکن هستم سردی و گرمی مردم را خوب می دانم که مهمترین مولف عقب ماندگی استان را ضعف مدیریتی و کمبود منابع نمی دانم بلکه اختلاف افکنی چند نفر نیروی سوء استفاده گر و منفعت طلب و قشری نگر می دانم با احیاء فر هنگ معروف جنبش تابش
جنبش تابش بدان معنی ؛ انس و الفت اجتماعی بجای مجادلات سیاسی در سایه نظام
و تسری تفکر تامل و مهربانی و همبستگی و اتحاد و شکستن قالب های محافظه کاری و منفعت طلبی قشری و منطقه ای 1-احیای اصل تولی یعنی دوست داشتن دوستان نظام و انقلاب ، خانواده معظم شهدا و ایثارگران وجانبازان روحانیون مصلح و مذهبی و ولایتی به عنوان پدران معنوی و تاثیر گذار جامعه که خودشان برخواسته از اقشار محروم و مستضعف جامعه هستند فاصله مردم را بانظام نزدیکتر و فاصله مردم با جامعه را مهربان تر و توسعه همه جانبه تر فراهم سازیم2-احیای اصل معروف حمایت از نیروهای صالح و شایسته و شجاع که فرصت را برای مردم و نظام فراهم کنندو نگران فرصت سوزی باشند و دل در گرو خدمت مردم بدهند این حق مردم ما است که برای آن شهدا جان خودشان را تقدیم کردند که انشا الله با توکل به خدا و توسل به ائمه اطهار خاصه حضرت زینب (س) و شهدای گمنام دیار اسلامی با (شجاعت وصراحت )،( مهربانی و صداقت)و(احیای فرصت )(تعامل و کرامت)بعنوان صفات ثبوتیه (نفی تملق و تطابق )(نفی تظاهر و تعارض )(نفی توسعه افتراقی )(نفی اختلاف و ارتقا) (نفی آمار و بقا) (نفی انحصاروارتجا) (نفی تعصب و غیریت )بعنوان صفات سلبیه با روشنگری و مکاشفه علمی و فهم و بصیرت و ارائه کد های زیر زمینه اطلاع رسانی سالم را در عرصه های مختلف سیاسی فرهنگی و اقتصادی فراهم سازیم
1_ کد قرمزی ها(زیرکان ناکارامد ): افرادی هستند که نگاهشان به مدیریت صرفاٌ حفظ موقعیت و منافع (فردی و گروهی) خودشان را بر منفعت نظام و انقلاب ترجیح می دهند که این قشربا اتلاف وقت هزینه های دوباره کاری فرصت سوزی و با آمار های غلط در حوزه کارکرد و رفتار نرم و تطابقی در حوزه گفتار به دنبال حفظ بقا هستند
2_ کد خاکستری ها(طالبان کند رو) : افرادی هستند که کناره گیر و میانه خورند بدون زحمت با موقعیت شناسی و وقت شناسی و زیرکی ونیمه پنهان بر اساس اصل تظاهر و تطابق ، فرصت ها را به نفع خودشان مصادره می کنند .ایده ندارند و همرنگ جماعت هستند
3_ کد نارنجی ها(طالبان نیمه پنهان) : گروهی از افراد که بدون خلاقیت در توسعه ازاین اداره به آن اداره به صورت یک چهره تکراری و روحیه بطی و کند نگربا تطابق و شخصیت های ژله ای و مرزی در غصب موقعیت ها به دنبال فرصت سوزی هستند.
4_کد قاسم صندلی ها: افرادی هستند که خارج از گود میباشند با هیمنه های کاذب سیاسی برای حفظ اقتدار خودشان با تشکیل تیم های نقاب دار به دنبال انتصاب نیرو های همراه و وابسته که نافع اهداف نامرئی خودشان می باشند معمولا با ظاهری آراسته و متواضعانه ، کم حرف ولی هوشمند سعی می کنند با حفظ ابهت کاذب مردم را به دنبال خودشان بکشانند.
5-کدسفید ها(خوبان مانده در راه) :افرادی هستند شجاع ، دلسوز ، گره گشا و مردم دار و ارزشمداروتلاش گرو انعطاف پذی و مهربان که متاسفانه توسط کد قرمزی ها و کد قاسم صندلی ها بعلت عدم سنخیت و همراهی به حاشیه رانده شدند
راهکارها :بر اساس 15 سال کار تحقیقاتی و فرهنگی در سطح وسیع استان همجوار اصفهان و خوزستان که متاسفانه تنها استانی هستیم در طول ادوار تاریخ صفویه ،افشاریه ، زندیه ، قاجاریه ، پهلوی و نظام مقدس جمهوری اسلامی بیشترین مدیران ، تاثیر گذارترین مدیران ،مدافع ترین مدیران در مرزداری، در حد کلان کشوری داشتیم ولی بعلت خود برتر بینی عقده حقارت پست و مقام تلاش برای حفظ بقا، کار جمعی را تجربه نکرده اند و برای همدیگر نخواستند و زمینه عقب ماندگی استان را فراهم ،موقعیت های بدست آمده را بی برکت وبرای انتقام فرصت سوزی نموده اند که انشالله تنها راه برون رفت از این بن بست های سیاسی و فرهنگی و اقتصادی یک راه کار وجود دارد و آن راهکار فرهنگی است
1- که به نیابت چهارده معصوم چهارده سید 1-چهار سید ترک زبان 2-چهار سید لرزبان 3-چهار سید فارس زبان 4-دو مادر شهید وهمراه یک روحانی متن قرآن را امضا در جهت انس و الفت فرهنگی و سیاسی برای همیشه در امامزاده حکیمه خاتون و حلیمه خاتون با تشریفات خاصی به نیابت مردم شریف استان امانت خواهیم گذاشت 2- نام استان چهار محال و بختیاری را شهر چهارمحال و بختیاری بنامیم(7=1) 3-با شعار فرهنگی برای هم خواستن و برای هم زیستن با احیای فرهنگ معروف جنبش تابش این همبستگی آرزویی را فراهم سازیم
کمیته های چهارگانه اجرایی زیر از چهاده کمیته آتی :
1-کمیته تکاثر:(نیرو های فعال و مذهبی مستعد و مستحق فراموش شده در مجموعه استانداری ها و فرمانداری ها که ارتقا پیدا نمیکنند و از سایر ادارات منصوب می شوند)
2-کمیته تطبیقی :(انس و الفت سیاسی)(جذب حداکثری و دفع حداقلی با ایجاد اصل معروف جنبش تابش
3-کمیته سفیران سلامت )خادمین مستعد و مستحق در مراکز بهداشتی که در مجامع سیاسی استان مورد بی مهری قرار گرفته اند)
4-کمیته فرهنگیان و کهن الگوها) فرهنگیان مذهبی و ارزشمند پیامبران غیر معصومند بطوریکه شغل معلمی شغل سیاسی نیست بلکه شغل مبشری است ، راه روشن است آن را دور نکنیم )


