بنام خدا

به مناسبت شهادت حاج آقا نورا... نجفي اصفهاني
مشروطه از اسلام آمده است
حاج آقا نور الله نجفي رهبر نهضت مشروطه در اصفهان است كه چند سالي با دسيسه‌ي دشمنان نام و تفكرات وي به دست فراموشي سپرده شد. امام چند سالي است كه دوباره تفكرات و اقدامات وي به صحنه آمده است. به جهت آشنا شدن هر چه بيش‌تر با تفكرات و اقدامات حاج آقا نور الله به سراغ مصطفي مرتضوي، قائم مقام خانه‌ي مشروطه اصفهان و محمود فروزبخش، پژوهشگر خانه مشروطه رفتيم و گفت و گويي كوتاه با آن‌ها داشتيم.
 به عنوان نخستين سوال، حاج آقا نورا... كه بود؟
فروز بخش: حاج آقا نورا... نجفي اصفهاني، مجتهدي در شهر اصفهان بود كه به گستره‌ي چهل سال، مبارزات سياسي داشت و مبارزات او از پيش از مشروطه شروع شد و تا پهلوي اول ادامه پيدا كرد. چيزي كه در شخصيت حاج آقا نورالله خيلي جالب است، اين است كه ايشان شخصيت جامعي دارند، يعني در جميع ابعاد فرهنگي، اجتماعي، فكري و سياسي صاحب اثر و نشان هستند و ما كمتر كسي را داريم كه چنين جامعيتي داشته باشد.
 مبارزات سياسي حاج آقا نورالله در چه زمينه‌هايي بود؟
فروز بخش: مبارزات سياسي حاج آقا نورالله شامل چند بخش است. يكي بحث مشروطه است كه شامل خود مشروطه و شكل‌گيري مشروطه و فتح اصفهان است. دوم، مبارزات درون شهري با ظل‌السلطان و تشكل انجمن مقدس ملي، چيزي كه شبيه شوراي شهر فعلي است. بحث مبارزه با روس كه شكل نظامي هم به خود مي‌گيرد. مبارزه با استعمار انگلستان و در نهايت قيام عليه رضاشاه كه منجر به شهادت ايشان شد، قسمتي از مبارزات حاج آقا نورالله است.
تفكرات و نظر حاج آقا نورالله درباره‌ي مشروطه و در دوران مشروطه چه بود؟
فروز بخش: حاج آقا نورالله معتقدند مشروطه از اسلام آمده و در واقع مشروطه همان اسلام است و اصلاً از غرب نيست. بحث‌شان هم چند ركن دارد. يك، حكومت مي‌خواهيم، دو، يك حاكم مي‌خواهيم. سه، حاكم نبايد مطلق باشد بلكه بايد مقيد باشد. چهار، بايد مقيد به احكام اسلام باشد. پنج، بايد شورا و مشورت هم باشد. آن وقت مي‌گويند اگر اين پنج مولفه را كنار هم بگذاريم. همان حكومت رسول ا... در زمان خودشان مي‌شود. در نتيجه، بايد در زمان ما هم يك چنين فرم چند گانه‌اي پياده شود.
حاج آقا نورالله مي‌گويد: من مي‌بينم كه پيامبر)ص( يك حاكم بود كه حكومتش مطلق نبود بلكه محدود به قرآن بود و >امرهم شوري بينهم< بود؛ يعني كارهايش را همه با مشورت انجام مي‌دهد. منتها در نظر داشته باشيد كه حاج آقا نورالله زماني اين را مي‌گويد كه سلطنت به عنوان مفهومي هزاران ساله در ذهن عموم ملت ايران است و نمي‌توان با چهار خط حاج آقا نورالله  فضاي سلطنت را تغيير داد و نسخه‌ي جديدي پيچيد. پس حاج آقا نورالله مشروطه را در زمان سلطنت تعريف مي‌كند و شما اساساً نمي‌توانيد مفهوم مشروطه را با ولايت فقيه جمهوري اسلامي مقايسه كنيد. پس مشروطه‌اي كه حاج آقا نورالله مي گويد مطابق با اسلام است را بايد در زمان خودش و در چارچوب سلطنت بررسي كرد و فهم اين بسيار مشكل است. ما بايد ببينيم كه مشروطه‌ي حاج آقا نورالله چقدر توانايي گذار از سلطنت به ولايت، استبداد و به مردم را داشت.
مرتضوي: ما نيم قرن تاريخ پر فراز و نشيبي را در تاريخ معاصر ايران داريم. اين نيم قرن شامل نهضت تحريم تنباكو تا اوايل حكومت پهلوي است. در اين دوره‌ي حساس و پرتلاطم نقش محوري حاج آقا نورالله در اصفهان بسيار برجسته مي‌شود و اين نشان‌دهنده‌ي درك عميقي است كه ايشان از تحولات آن دوره و مسايلي كه بعضاً به ديد خيلي از آقايان نمي‌آمد، داشتند. ما يكي از ريشه‌هاي اصلي نهضت مشروطه را در قيام تنباكو مي‌بينيم و مي‌گوييم كه اين جريان مقدمه‌اي براي بيداري اسلامي در كشور شيعي ايران شد و اين بيداري در روند تكاملي خودش منجر به نهضت مشروطه شد. سه مولفه‌ي ضد استعماري، يعني تفكر ضد استعماري عليه استعمار انگلستان، تفكر مقابله با حاكمان ظالم كه استقلال كشور را از دست داده‌اند و تفكر عمل براساس فتواي ديني، يعني عمل براساس آموزه‌هاي ديني كه در جريان تحريم تنباكو وجود داشت. مولفه‌هايي است كه در انديشه‌ي حاج آقا نورالله در دوران مشروطه خودش را نشان مي‌دهد. مشروطه‌اي كه به رهبري حاج آقا نورالله در شهر اصفهان شكل گرفت.
 جنبه‌ي ضد استعماري‌اش قوي بود. يعني ما در بعضي مناطق مي‌بينيم كه با استبداد محمدعلي شاه مقابله مي‌شود ولي با استبداد مدرن تعامل صورت مي‌گيرد. اما در انديشه‌ي حاج آقا نورالله  اين گونه نيست. يعني با اصل استبداد مخالف بود. چه استبداد قاجاري، چه استبداد پهلوي و مدرن. باز در بخش ضداستعماري اين را مي‌بينيم. در مشروطه‌ي اصفهان يك نكته‌ي با اهميت وجود داشت.
در اصفهان بست نشيني در سفارتخانه بيگانه نداريم. علتش هم مقابله حاج آقا نورالله و علماي اصفهان با اين مساله است. آنها تقاضا مي‌كنند كه اگر مردم مي‌خواهند تظلم خواهي‌اي انجام دهند، در مسجد بنشينند. اين جنبه‌ي ضد استعماري را در نهضت ايشان قوي مي‌كند. بحث ديني هم سرجاي خودش است. يعني ما مي‌بينيم كه اولين نمونه‌ي مردم سالاري ديني در اصفهان شكل مي‌گيرد. چون انجمن اصفهان به رياست حاج آقا نورالله است و يك حكومت مردمي و ديني با عنوان مقدس ملي اصفهان شكل مي‌گيرد. آن سه مولفه‌ي اصلي كه به نظر مي‌آيد به عنوان يكي از اصول هويتي ماست توسط انديشه‌ي ايشان در مشروطيت اصفهان تزريق شد.
در جريان مشروطه افراد و جريان‌هاي متعدد با تفكرات متفاوتي وجود داشته برخورد حاج آقا نورالله با اين افراد و جريان‌ها چگونه بود؟
مرتضوي: در بحث‌هاي تاريخي نبايد فضاهايي كه امروزه  در ذهنمان هست را با صد سال پيش مقايسه كنيم. الان يك اتفاقي كه در دورترين نقطه ايران
مي‌افتد، در عرض چند ساعت يا چند دقيقه تمام ايران مي‌توانند از آن اطلاع پيدا كنند اما صد سال پيش چنين فضايي وجود نداشته است. از اين جهت، شايد مقايسه‌ي شهرهاي مختلف از اين بعد دشوار باشد. يعني ما مي‌بينيم كه شيخ فضل‌الله نوري با درك فضاي شهر تهران اقداماتي را انجام مي‌دهد.
مرحوم حاج آقا نورالله  در اصفهان هم با درك شرايط شهر اصفهان و فضاهايي كه اصفهان دارد، اقداماتي را انجام مي‌دهد. اين‌ها را نمي‌توان به صورت صرف مقايسه كنيم بايد آن شرايط و فضاهاي فرهنگي را تبيين كنيم، بعد نسبت به اين قضيه قضاوت كنيم كه حالا مقابله يا همكاري بوده است. من برداشتم از سوال شما اين بود كه نحوه‌ي رفتار حاج آقا نورالله با گروه‌هاي مختلف شهر اصفهان به چه صورت بود؟ من اين گونه جواب مي‌دهم كه حاج آقا نورالله به تناسب شرايطي كه در آن دوره امكان عملياتي و مقابله با گروه‌هاي معاند داشتند، اقدام مي‌كردند. مثلاً در مقابله با انجمن صفاخانه به صورت فرهنگي و در مقابله با فرقه‌ي دموكرات كه اقدام به افراطي‌گري در شهر اصفهان مي‌كردند، به صورت عملي اقدام كردند.
فروز بخش: نكته‌ي اساسي‌اي كه ما مي‌توانيم در مقايسه‌ي حاج آقا نورالله با شخصيت‌هاي ديگر در نظر بگيريم، اين نكته است كه بحث‌هاي حاج آقا نورالله به استقرار رسيد؛ يعني حاج آقا نورالله در اصفهان به مرتبه‌ي مديريت كلان رسيد.
زماني كه انجمن مقدس ملي تاسيس شد كه مرحوم مدرس، ملك التجار و بزرگان مورد اعتماد مردم عضو آن بودند و كار مشورتي انجام مي‌دادند، در راس‌شان يك مجتهد بود كه مراقب بود كه آن چه كه از اين حلقه بيرون مي‌آيد، خلاف شريعت نباشد و جالب اين كه تمام مذاكرات اين شورا در روزنامه‌ي انجمن مقدس ملي چاپ مي‌شد و در اختيار مردم قرار مي‌گرفت. زماني كه چنين چيزي را مي بينيم مي‌گوييم كه حاج آقا نورالله استقرار پيدا كرده يا مديريت كلان داشته است. در حالي كه شما آخوند خراساني در نجف يا شيخ فضل‌الله نوري يا بسياري از علما ودر شهرهاي ديگر به چنين مرتبه‌اي نرسيدند. اين نيازمند دقت مديريتي است؛ يعني ما علاوه بر بحثي كه در حوزه‌ي سياست و انديشه داريم، بايد به اين جنبه‌ي حاج آقا نورالله هم بپردازيم.
جريان نهضت مشروطه‌ي حاج آقا نورالله آينده‌اي داشت يا با شهادت ايشان به پايان رسيد؟
مرتضوي: آقاي دكتر نجفي در مراسم افتتاحيه خانه‌ي مشروطه از قول شهيد مطهري )ره( گفتند كه تاريخ قايل به >ديركرد< است. ما مي‌بينيم كه در آن مقطع زماني كه ايشان مي‌بينند در نهضت مشروطه انحرافي پيش آمده، مقابله‌اي عليه اين انحراف، تحت عنوان مقابله با سلطنت استبدادي و وابسته‌ي پهلوي انجام مي‌دهند و از علماي سراسر كشور دعوت مي‌كنند تا در شهر قم تحصن كنند.
 اين قيام مدتي طول مي‌كشد و با دسيسه‌ي دربار سركوب مي‌شود و قيام به پايان مي‌رسد. اين سركوبي باعث مي‌شود كه ديگر كسي جرات سخن گفتن در اين فضا را نداشته باشد اما مي‌بينيم كه اين جريان ناخودآگاه در تاريخ معاصر ايران اثر مي‌گذارد و بعد از چند سال نهضت ديگري شكل مي‌گيرد و فرجام و برآيند كلي‌اش هم در نهضت حضرت امام )ره( متبلور است. يعني انديشه‌اي كه مد نظر مرحوم حاج‌آقا نورا... بود، توسط حضرت امام )ره( به مرحله‌ي عمل مي‌رسد. تعبيري شهيد بهشتي)ره( دارند كه مي‌گويد: در حوالي سال 1306 قيامي توسط علما و روحانيون سراسر كشور به رهبري حاج‌آقا نورا... شكل گرفت كه حضرت امام )ره( به عنوان يك طلبه‌ي جوان و پرشور فرصت اين را يافتند كه در اين قيام حضور داشته باشند و اين قيام دو درس براي حضرت امام )ره( داشت. يكي نحوه‌ي مقابله‌ي علما با دربار وابسته و به عكس نحوه‌ي مقابله‌ي دربار با علمايي كه در اين قيام حضور داشتند.
اين تجربه ناخودآگاه در ذهنيت ايشان به عنوان رهبر مردم ايران در نهضت سال 57 و انقلاب اسلامي اثر خودش را مي‌گذارد. يعني آن خون به ناحق ريخته‌ي حاج‌آقا نورا... و ظلمي كه عليه ايشان توسط رضاخان صورت مي‌گيرد، نتيجه‌ي خودش را در پيروزي انقلاب اسلامي مي‌بينيم. ‌ ‌
فروز بخش: نكته‌اي كه من مي‌خواهم بگويم نسبت به بحث آقاي مرتضوي خيلي كوچك است. اين قيام باعث شد كه رضاشاه وارد فاز خشن بشود. رضا شاه بنا نداشت كه به ظاهر با روحانيت به اين شدت سر جنگ داشته باشد بلكه حتي در ظاهر دوست داشت كه از پله‌ي مذهب و روحانيت بالا برود.
تصوراتي كه الان، ما  از رضا شاه  داریم  اورا به عنوان يك پادشاه منفور مي‌شناسيم ........ حاج‌آقا نورا... عليه يك چهره‌اي كه ظاهر اسلامي دارد، قيام مي‌كند و جان خودش را در اين مسير مي‌گذارد و ما مي‌بينيم كه چهره‌ي رضاشاه بعد از اين قتل عوض مي‌شود و شروع به خشونت‌هاي علني مي‌كند، مثل برخوردي كه با مدرس داشت. يعني رضاشاه كم‌كم از لايه‌هاي مزورانه‌اش بيرون آمد.
كلام آخر!
مرتضوي: شناخت حاج‌آقا نورا... بسيار مي‌تواند ما را در مسيري كه داريم ياري كند. اثرگذاري‌اي كه اقدامات حاج‌آقا نورا... در صد سال پيش داشته اهميت اين بررسي را دو چندان مي‌كند ما به اين هدف بوده كه در مجموعه‌ي خانه مشروطه سعي كرديم كه اين تفكراتي كه صد سال پيش در اصفهان وجود داشته و تفكرات اصيل و قابل توجهي هم هست، در معرض ديد عموم قرار بدهيم كه هم پاسداشتي به شخصيت ايشان و اقداماتشان در اصفهان و هم مكاني براي تامل و تفكر در روند آينده‌ي ايران اسلامي و تمدن اسلامي– ايراني باشد.
فروز بخش: موردي هم كه من مي‌خواهم بگويم اين است كه چرابه مدت شصت‌سال نام حاج‌آقا نورا... از كتاب‌هاي تاريخ بسيار سازماندهي شده و زيركانه حذف شد. جريان تاريخ نگاري ما يك جريان معيوب و مريضي است. فراماسونرها خيلي تاكيد داشتند كه تاريخ بنويسند و در اين جهت هم بسيار پرشور و باطراوت وارد شدند. بسياري هم زماني كه خواستند تاريخ بنويسند،به فراماسونرها مراجعه كردند و كار را پيچيده و سخت كرد. جريان تاريخ‌نگاري پهلوي و سكولارها به مدت پنجاه سال اهتمان ورزيدند كه حاج‌آقا نورا... و مشروطه اصفهان را حذف كنند. بعضاً هم ترفندهايي زدند. مثلاً تبريز را پررنگ كردند. علي رقم تمام احترامي كه براي تبريز قائليم ولي آن هم يك قطعه‌اي از پازل حذف مشروطه اصفهان بود. سكولارها حواسشان جمع بود، چون مي‌دانستند كه تنها كسي كه وجوه اجتماعي اصفهان را استقرار بخشيد، حاج آقا نورا... بود.
اما نكته‌ي ديگري كه مهم‌تر است، اين است كه بعضي از شخصيت‌ها جلوتر از زمان خودشان هستند و قرار نيست كه در زمان خودشان آشكار شوند. لذا جامعه زماني به آن جايي مي‌رسد كه آن شخصيت را بخواهد و طلبش كند. به نظر من حاج‌آقا نورا... فراتر از زمان خودش بود، حذفش كردند اما حالا جامعه آنرا مي‌خواهد و كم‌كم ابعاد مختلفش فهم مي‌شودد