بنام خدا .
اول این قصه بنام خدا
سردر هر بارگاه نام خدا
هرچه بود و هست کار اوست
از رگ تشنی تا تار و پوست
انچه در خاک و کبریاست
در ذات خودش مرحباست
انچه بگویم همی نکوست
پرتوی از تابش نور اوست
سجده به خاکیم ز روی نیاز
ما از طایفه شکریم، اهل نماز
نه از نارو حوریان بهشتی
سر نهم که سزاوتر پرستشی
هر. چه بگوییم باز والا تری
آنچه که والا تری خود تویی
صد جاده فراخ، تار مویی
اخر این راه مقصد تویی
لشکر ادم چو بسی آمدند
تا که در این دهر بازی کنند
هر که در این رود، بند زد
خندید و به عشق لبخند زد
ای محبوب، عشاق دلنواز
اغاز کنم قصه بنامت نیاز

بنام خدا
در اردیبهشت ماه سال 53 باران و برف سراسر ایران را گرفته بود یکی از سالهای پر بارش که تاریخ ایران بیاد ندارد در کوهرنگ اندازه برف به 10 متر می رسید و در منطقه میانکوه برف به 5 متر می رسید اما به نسبت هوای گرم ان منطقه بارش باران بی حد و حساب بود در این شرایط در اوایل اردیبهشت هر سال. که دامداران به مناطق چهارمحال و بختیاری کوچ می کردند اژدر خان از طایفه گلداران دهکردی به منطقه هلوسعد در کفت کرمان کوچ می کند در این شرایط سخت اب و هوایی چنین کار سخت مشکلاتی برای خانواده و احشام وی بوجود می آید

لشکر ابرها از پی یکدیگراند
خوشه باران امد و باریده اند
نمی داد به خاکش مجال
کس نپرسید و نکردش سوال
لعبتی از ابر، چون لهو کرد
چهره خورشید همی محو کرد
صورت ابربود بپوشید آسمان
شمه ای از خشم بدادش نشان
در تله افتاد ان خاک سعد
خاک بلرزید ز شلاق رعد
لشکر دیگر بیامد اورا تگرگ
باز نویدش بدهد بوی مرگ
خاک زبس بوسه باران بدید
بی رمق از صحنه از خود برید
انجه در این گاه سخت شد
دختر دهکرد که بدبخت شد
‌بدل خان اژدر بهمراه یک‌هزار گوسفند و اسب و غاتر و الاغ و سگ رمه و بار و بنه، بهون و چادر... به کفت کرمان رسید جنگلهای کفت کرمان هلوسعد یکی از عجایب و یکی از شاهکارهای طبیعت و پوشیده از جنگلهای بلوط بود دشتی وسیع و تا چشم کار می کند درخت است و چند فرسخی ان رودخانه سرخون می گذرد که دسترسی به اب را نیز میسر می کند یکی از عجائب این منطقه این است که در روستای رفن هلوسعد رودخانه سرخون به یک دفعه به زیر زمین می رود و ناپدید می شود و کیلومترها آنطرف تر از زیر زمین می جوشد و به راه خود ادامه می دهد و به اوغا رفن مشهور می باشد. زیبایی محو شدن اب بصورت گردابی ایست که زمین ان را در خود می کشد و فرسخ ها زیر زمین حرکت می کند تا به کارون در منطقه ارمند و روستای بوگر ملحق و از انجا به سد کارون چهار می ریزد.
نازتر از خود ندیدش این چنین
چرخ بخورد رفت به زیر زمین
ان رود برفت تا که بودش نگاه
انطرف کوه درامد بیفتاد به راه

اوغا رفن مورد توجه گردشگران بوده و پذیرایی تعداد زیادی گردشگر در سال می باشد کوهای سربه فلک کشیده و حیوانات جنگلی و آواز دل انگیز پرندگان، بهشت را جلوه گری می کند.
اژدر خان به گله و احشام خود وارد کفت کرمان می شود و در صدد اسکان بار و بنه خود می شود ابرهای سیاه مرتب از سمت آسمان ایذه به سمت شرق در حرکت بوده و سیاهی ان پیغام بارندگی شدیدی می دهد و از انطرف رستم خان بهمنی هلوسعدی که از دوستان اژدر خان بود متوجه نمی شود که وی حرکت کرده و به سمت کفت کرمان امده است اگر چه بدل خان زودتر از سایر گله داران وارد منطقه شده بود اما در این فصل غالباً حرکت ایل از ییلاق به قشلاق هم شروع شده بود و ایل بختیاری حرکت خودش را ‌شروع کرده بود

کفت کرمون بگوید انبر بی مشک
همسایه آورا (ابرها) کمری چون رگه خشت
کفت کرمون بگو تا کوهسار نافون
جلوه ای از زندگی داد ،رود سرخون
باد اوید بارون اوید بارون نم نم
سبزه یا ناز گرشم هلوسعد خرم
در جایی دیگر بی شک هنر سخنوری و ضرب المثل و دانش ادبیات در این منطقه همیشه سرآمد طوایف دیگر بود یکی در منطقه هلوسعد و دیگری طوایف اورک. خاص بود
کهنه نشد این قبا در همه دوران
طبع سخنوری و لطافت بیان
فنی که در بازار خربدار داشت
بهتر از درخت و اب و کوهساران
هرکجا یافنی هلوسعدی از او بخوا
ادب و سخن و گنجینه ای، مهربان

در بخش میانکوه استان چهارمحال و بختياري واقع شده است اصالت بومیان هلوسعدی به عیلام باستان می رسد

در اوراق تاریخ از کوه تا رود گشته ام
قامت هخامنش، رخسار عیلامی ام
رنگا رنگ است لباس زرد و بنفش
بدون رنگ سیاه غرق در شادی ایم
نقوش ظهر چوقا نماد معبد است
بت سنگ شکست روح یگانه پرستیم

وجود بردگوری ها و آثار عیلایی در این منطقه بفور یافت می شود آلوسن ها در منطقه هلوسعد بوده و قبل از گبری ها در این منطقه ساکن بوده اند بی شک ما به طایفه ای روبرو هستیم که با وجود دو منبع اب سر خون و جنگلهای بلوط و سایر گونه های گیاهی و جنگلی و جانوری تأمین منابع غذایی به سهولت یافت می شد و در شرایط قحطی در سالهای گذشته در جنگ جهانی دوم که 10 میلیون ایرانی از گرسنگی به کام مرگ رفت جنگلها، ملجأ و پناهگاه ای برای این پدیده تحمیلی و شوم کشورهای دیگر بود.
قدیمی ترین طایفه معروف به طایفه کاهید بود که در کاهیدان و بعد قاییدان بازماندگان طایفه آلوسن ها بودند
از هارونی تا شیراز هر چه ابادی است
هرکجا نام کاهید بود، هلوسعدی است
عشق و مهربانی اما بی صبر و طاقت
پراکنده شد، از نژاد کاهید سعدی است

مراد مرجانیان هلوسعدی ها را قدیمی ترین ملت بختیاری می داند و برذحسب زمان و شرایط مهاحرت های زیادی به این منطقه صورت گرفت هلوسعد منطقه ایست برای تحقیق و تفحص و گشت و سرکشی در تاریخ قدیم و بازماندگان خاطرات سلسله های عیلامی و اساطیر و پسوند های ((کی)) در منطقه رواج دارد درختان چنار روستای شیاسی وجود دو رشته قدیمی قنات نشان از تاریخ کهن این منطقه و اصالت فردی و منطقه ای دارد .
چنار درخت سایبان کی قبادم
که جنگ ایران روم آید بیادم
قنات قدیمی محصول رنج است
برای اولین بار کاشف برنج است

قدیمی ترین روستا کاهیدان در این منطقه است
ارث شاه بود چندین نمونه از تاک
شاه را قلعه ای بودچون جعفر بی باک
چتر مو می کشاند وانجیر در لیف
گنجینه ای از زر داشت ان شاه لولاک
تا نرسد غریبه ناپاک به این دو گنجش
با خود ببرد به یادگار به زیر این خاک
شاهزاده ای بود آنسوی رود خفته
شاهزاده حسین بود قامت افلاک
از نژاد کیانی دختری در ملک پهلک
کشته شد از کین کید دشمن ضحاک



چندین پادشاه در عصر الیمانی ها در این منطقه حکومت کرده و بنظر می رسد تعدادی از مقبره ها و بناهای که به سبک مسلمین و اعراب در این منطقه ساخته شده اند متعلق به پادشاهان الیمایی ها باشد
وجود جنگلهای هلن و سرچشمه های کارون و طبیعت بکر و کوهستانی یکی از جاذبه های توریستی در استان می باشد

جنگلهای بلوط سبز دشت مارون
چو ماری رخ نما بود رود کارون
میان کوه اوازی می رسد از بهشت
رخ سبز بلوط را می شست بارون

مردمی بسیار مهربان و مهمانواز که در بین مردم استان به هلوسعد مهربان شهرت دارند.